- جرد هدائن
پاره کردن، دریدن
معنی جرد هدائن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جز هدائن
ساییدن سبزی توسط سنگ و سپس خشک کردن آن
رها کردن، پرداخت اضافه، بهره دادن
ترساندن ناگهانی
شخم کردن، رو دادن، لوس کردن، غلتاندن، پرت کردن
با دست ضربه وارد ساختن
غلتاندن، قل دادن
رها کردن، پاره کردن
نشان دادن، راهنمایی کردن
راست و ریست کردن، رو به راه کردن، قوز کردن، راست و ریست کردن، رو به راه کردن، قوز کردن
دام را برای شکار آماده کردن
تکان دادن
گله را در زمین پر وجین و کم محصول چراندن
با فشار قرار دادن جسمی بین دو چیز، منگنه کردن
پاره کردن
به پرواز در آوردن، تلمبه زدن تلم (کندوه) برای تبدیل ماست
گوزیدن، پاره کردن
تفت دادن
دشنام دادن
قورت دادن
یک باره و ناگهانی ظرف آب را خالی کردن
چرخاندن، به گردش در آوردن
جان دادن، مردن
بسنده بودن، ایجاد مانع کردن
پرتاب کردن، با کفگیر، خوراک در حال پختن را برداشتن و باز
سد کردن، بند آوردن، جلوگیری کردن
جلا دادن، برق انداختن
به باد سپردن، در معرض باد قرار دادن، بوجاری کردن گندم و
پاسخ مثبت دادن در مراسم خواستگاری
پاره کردن، چاک دادن، پایین دادن، قورت دادن
خوراندن
راه خود را عوض کردن، رو برگرداندن، کنار آمدن، با کسی